وحیدمو

وبلاگ شخصی وحید محمدی

وحیدمو

وبلاگ شخصی وحید محمدی

خوشحالم که بلاگر سیار هستم

امروز با نوشتن یک پست جنجالی در وبلاگ وحیدمی رسما از تمام بلاگرهای بیان درخواست کردم که همچون من به یک بلاگر سیار تبدیل شوند و اینقدر بابت وعده های توخالی شرکت بیان خودشان را زجر ندهند چرا که شرکت بیان یک شرکت بی مسئولیت و بی کفایت و پول پرست و دروغگو  و بدقول و حیله گر است و از ساده لوحی کاربران سو استفاده می کند و به بهانه های واهی جیب کاربران را خالی می کند و بابت امکانات ضروری از بلاگرها پول می گیرد و هر بار به یک بهانه ای از ارائه ی خدمات شانه خالی کرده و قصه سرایی می کند و البته به بهانه های مختلف مدام هزینه ها را افزایش می دهد بدون ذره ای افزایش امکانات . به بلاگرهای بیان گفتم که شرکت بیان در شرف ورشکستگی است و دروغ نگفتم زیرا 99 درصد شرکتهای ایرانی در یک قدمی ورشکستگی هستند و سعی دارند از طریق پذیره نویسی  سهام در بورس ایران و بالا کشیدن پولهای سهامداران ،  خود را از ورشکستگی نجات دهند . کسی چه می داند شاید بیان با نامی متفاوت طوریکه توجهات را به خود جلب نکند وارد بورس شده و یا لااقل یکی از صندوقهای بورس را تصاحب کرده و از مردم نوسان می گیرد تا بتواند جلوی ورشکستگی اش را بگیرد .

بهرحال شرکت بیان همیشه گرسنه است . گرسنه ی پول . کاربران بلاگ بیان نیز به شدت ساده لوح و خوشبین هستند و خیلی راحت با یک وعده ی توخالی گول می خورند و بابت چیزهای ضروری که در تمام سرویسهای وبلاگدهی بصورت کاملا رایگان عرضه می شود به شرکت بیان پول می دهند و البته دست و پایشان نیز بسته است و مافیای حاکم بر شرکت بیان حقوق بلاگرها را ضایع می کند . .

می توانید به پست   " بلاگر سیار " در وبلاگ وحیدمی مراجعه کنید و مشروح حرفهایم را ببینید .

من خیلی خوشحالم که برخلاف بلاگرهای بیان هرگز مثل چسب دو قلو به این سیستم پولکی و انحصار طلب و بدقول و دروغگو نچسبیده ام و آزادانه در چندین سرویس مختلف وبلاگدهی به تولید محتوا می پردازم .

من همزمان با بلاگ بیان ،  در سرویسهای  بلاگفا ، بلاگ اسکای ، تبلاگ ، فارسی بلاگ نیز به وبلاگنویسی می پردازم و در حقیقت ، من یک بلاگر سیار و آزاد و رها هستم و در قید و بند هیچ سیستمی نیستم .

خدا را شکر می کنم که مرا آزاد آفرید و از کودکی مرا انسانی مستقل و خودکفا بار آورد و الان نیز انسانی مستقل هستم و دستم جلوی هیچکس دراز نیست . از این بابت خدا را شکر می کنم

یک زمانی دنبال این بودم که در بهترین و کاملترین سرویس وبلاگدهی که از هر جهت خوب وعالی باشد مستقر شوم و به وبلاگنویسی بپردازم . اما الان تغییر رویه داده ام و قصد دارم در اکثریت سرویسهای وبلاگدهی به تولید محتوا بپردازم . اینطوری مخاطبین بیشتری پیدا می کنم و حرفهایم خیلی سریعتر به گوش مردم یا مسئولین می رسد .

اینکه مثل چسب دو قلو به یک سرویس بچسبم اصلا خوب نیست و صدایم را به جایی نمی رساند .

من در همین بلاگ اسکای دهها وبلاگ دارم . در بلاگ بیان نیز دهها وبلاگ دارم . گرچه مدیریت کردن همزمان اینهمه وبلاگ کار بسیار دشواری است اما لازم نیست نگران باشم زیرا در هر وبلاگ یکسری مطالب را می نویسم و ذخیره کرده و منتشر می کنم و به وبلاگ بعدی می روم .

قرار نیست تمام وبلاگها را با یک آرشیو چند ساله تحویل دهم . نه اصلا لازم نیست . در هر وبلاگ همینقدر که حرفهایم را بزنم کافیست . نیازی به آرشیو چند ساله ندارم .

درواقع من دیگه به این ظواهر مادی و فریبنده ی دنیای فناوری اطلاعات اهمیت نمی دهم زیرا من وبلاگ را بعنوان ابزار می شناسم و نه بعنوان هدف . وبلاگ هدف نیست . ابزار است .

هدف از وبلاگنویسی فقط یک چیز است : تولید محتوا

اینکه از وبلاگنویسی به کجا می خواهیم برسیم نیز اصلا اهمیتی ندارد . قرار نیست به جایی برسیم . همینجایی که هستیم کاملا خوب است . لااقل من یکی به درجه و رتبه و جایگاه اجتماعی فکر نمی کنم . من اصلا قصد ندارم از وبلاگنویسی به جایی برسم   و فقط از روی سرگرمی و تفریح ، به وبلاگنویسی روی آورده ام و برایم فرقی نمی کند که به جایی برسم یا نرسم . تنها هدف من از  وبلاگنویسی سرگرمی و تولید یک محتوا می باشد . حالا این محتوا  چه ارزشمند باشد و چه بی ارزش باشد برایم فرقی نمی کند .

الان در سن و سالی هستم که وبلاگنویسی برایم در حکم سرگرمی و تفریح است و اصلا به محتوا هم فکر نمی کنم و دغدغه ای ندارم .

بنابراین هیچ فرقی نمی کند که در کدام سیستم وبلاگدهی حضور داشته باشم . چون وبلاگ برای من فقط در حکم یک اسباب و ابزار است و هرگز وبلاگ را هدف قرار نداده ام لذا به امکانات فنی سیستم های وبلاگدهی اهمیت نمی دهم و بی اعتنا و خونسرد هستم و حتی از هک شدن نیز هیچ هراسی به دل ندارم زیرا بارها و بارها هک شده ام اما خودم را نباخته ام و به هکرها باج نداده ام . از این به بعد نیز هک می شوم و هک خواهم شد ولی اصلا اهمیت نمی دهم .  دیگه پوستم کلفت شده است. 

  مدتی است که قصد داشتم این را بگویم و الان می گویم : بعنوان یک بلاگر سیار برایم هیچ فرقی نمی کند که در کدام سرویس وبلاگدهی ، به وبلاگنویسی و تولید محتوا بپردازم . بله مدتی است که سرویس وبلاگدهی برایم اهمیت ندارد بلکه تایپ یکی دو خط مطلب برایم اهمیت دارد ..برهمین اساس الان که در بلاگ اسکای هستم یکی دو دقیقه ی بعد در فارسی بلاگ خواهم بود و بعد در سایر سرویسهای وبلاگدهی  حضور پیدا می کنم و چند خط مطلب تایپ می کنم و می روم دنبال زندگی ام .  هرگز خودم را به وبلاگهایم و سرویسهای وبلاگدهی وابسته نکردم و هرگز دلبسته ی وبلاگهایم و سرویسهای وبلاگدهی نبوده ام .  فقط به تولید محتوا فکر کرده ام و باز هم فقط به تولید محتوا فکر خواهم کرد . همین و بس . به قول معروف :  غلام همت آنم که در زیر چرخ کبود ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است .   وحید محمدی . بلاگر سیار

برای همیشه از بلاگ بیرون آمدم

دیگه از محدودیتهای سرسام آور بلاگ بیان خسته شدم . نه میتونی فایل آپلود کنی نه اجازه میده پستهای طولانی منتشر کنی هزار و یک جور محدودیت از طرف شرکت بیان بر بلاگرها تحمیل میشه . حالم از شرکت بیان بهم می خوره . برای همیشه از شرکت بیان  اومدم بیرون .. من باج به شغال نمی دم . مرده  شوی  شرکت بیان روببره . تصمیم گرفتم صرفا برای سرگرمی به وبلاگنویسی ادامه بدم . من از این به بعد یا توی بلاگ اسکای هستم یا  فارسی بلاگ . هرجا که باشم بهتر از بلاگ بیانه . امیدوارم شرکت بیان هرچه زودتر منحل بشه . 

بلاگ بیان خیلی خیلی سنگین و کند شده و دقایق طولانی وقت کاربر رو هدر میده تا شاید بتونه متن رو ذخیره کنه . خیلی وقتها هم متن درون پست هرگز ذخیره نمیشه و عملا  تمام زحمات بلاگر دود میشه می ره هوا . الان نزدیک به سه سال است که شرکت بیان داره درجا می زنه و هیچ پیشرفتی  نداره . این شرکت محکوم به فنا و زوال است . دیر یا زود شرکت بیان به تاریخ می پیوندد . 


اما من تصمیم گرفتم که دیگه برای همیشه از شرکت بیان  و سیستم وبلاگدهی اش یعنی  بلاگ  بیام  بیرون و یک نفس راحت بکشم . 


وبلاگ وحیدمی  رو  به  امان خدا  رها  کردم .... 



همه جا هستم و نیستم


مخاطبین گرامی به عرضتان می رسانم که وبلاگ وحیدمی مجددا احیا شد و هم اکنون با قدرت به کار خود ادامه می دهد . من همه جا هستم  و نیستم . لذت وبلاگنویسی مرا وادار می کند که همه جا باشم ولی انگار هیچ جا نیستم . یک تناقض  در وجودم بیداد می کند . بنظر شما آیا در جنگ بین من و شرکت بیان چه کسی برنده است ؟ 

به وبلاگ وحیدمی سربزنید . یکسری نکات را دارم بازگو می کنم که شاید برایتان مفید باشد. 

https://vahidmy.blog.ir


بازهم سرورهای بیان هنگ می کنند!

این بلاگ شرکت بیان مدتهاست که  کند و سنگین شده و  یا    سایت اش با دشواری و تاخیر بالا می آید . موقع  خروج از وبلاگ نیز سیستم بیان هنگ می کند.  موقع ذخیره کردن محتوای پست نیز گیر می کند.   مسوولین شرکت بیان مدعی هستند که سخت افزار سرورها را ارتقا داده اند . اما من هیچ تغییری حس نمی کنم . هیچ نشانه ای از پیشرفت و بهبودی در ساختار شرکت بیان دیده نمی شود. 

باز هم حملات دیداس و بازهم کند و سنگین شدن بلاگ بیان و باز هم هنگ کردن  سیستم. 

خیلی وقتها بابت ذخیره شدن مطالب باید دهها دقیقه صبر کنم تا شاید محتویات پست ام  ذخیره شوند . آدم کلافه می شود . 

بلاگ بیان همان 2 سال پیش برای همیشه متوقف شد اما غرور بیجا و اعتماد به نفس کاذب مدیران شرکت بیان مانع از اقرار این افراد به واقعیت شده . 

حقیقتا بلاگ شرکت     بیان به پایان راه رسیده و یک سییتم مرده است . 


وبلاگ نویسی در سیستم پولی و انحصاری بلاگ شرکت بیان واقعا کاری بیهوده است.  بابت همه چیز باید پول بدهی. اما  هیچ امکاناتی ندارد . هیچ پیشرفتی نگرده.  کلی محدودیتهای ظالمانه بر بلاگر تحمیل می کند . پول فراوانی به جیب زده و عین خیالش نیست که بلاگرها دارند زجر می کشند . 

کاری ندارم که بسیاری از بلاگرهای بیان به این وضع اسفناک عادت کرده و حتی سنگ این سیستم را به سینه می زنند. این افراد اگر سواد فنی و عزت نفس داشتند به شرکت بیان مراجعه می کردند و به روش قانونی به عملکرد این شرکت  اعتراض می کردند. اما دریغ از سستی و بیحالی و بی غیرتی بلاگرهای بیان.   خب از قدیم گفته اند : خلایق هرچه لایق . 

خوشحالم که بعنوان یک بلاگر سیار به هیچ سیستم وبلاگدهی  وابسته نیستم و آزادانه در چندین سیستم  به وبلاگنویسی مشعولم و به شرکت بیان  باج نداده ام.  آدم باید عزت نفس و غیرت داشته باشد و از حق خودش دفاع کند. نباید زیر بار  ظلم برویم.  شرکت بیان ظالم است و شکم اش از پول حرام  پر شده و طبیعی است که به خواسته های قانونی بلاگرها  اهمیت  ندهد . 


از نظر من  سیستم وبلاگدهی بلاگ شرکت  بیان خیلی وقت است که مرده و فسیل شده. 

البته قابل پیش بینی بود.  


رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود 

ِرهرو آنست که آهسته و پیوسته رود