وحیدمو

وبلاگ شخصی وحید محمدی

وحیدمو

وبلاگ شخصی وحید محمدی

بلاگ بیان بازهم به کما رفت

الان می خواستم به وبلاگ ام در بلاگ بیان وارد شوم که پیامی از طرف شرکت بیان مبنی بر انجام تعمیرات سخت افزاری و نرم افزاری و عدم امکان ورود به وبلاگ را دریافت کردم . معلوم نیست باز چه خوابی برای بلاگرهای بیان دیده اند . هرچه هست بوی خوشی از این ماجرا به مشام نمی رسد و مجبوریم بازهم سر کیسه را شل کنیم و به شرکت بیان باج بدهیم . در این مورد تجربه دارم . هر بار به بهانه ی ارتقای سخت افزار و نرم افزار و بدون اینکه ذره ای به امکانات اضافه شود ، هزینه ها را افزایش می دهند . ایرادی ندارد . چیزی که زیاد روی زمین ریخته سیستم وبلاگدهی است !!! بلاگ بیان بهتر است دست از این شیطنت ها بردارد زیرا ما کاربران اکثرا مالباخته ی بورس هستیم و زیر خط فقر زندگی می کنیم . جناب شرکت بیان این کف دست اگر مویی دیدی بکن !

مدتهاست که تصمیم گرفته ام برای همیشه بلاگ بیان را رها کنم . به فارسی بلاگ نمی توانم اعتماد کنم . تبلاگ هم که کاملا جاسوس و آدمفروش و خائن است و اصلا به درد وبلاگنویسی نمی خورد و یک محیط شلوغ و پر از تبلیغات دارد و درجا زده و عملا متوقف شده است . بلاگفا که کاملا ناامن و بدوی است و به هیچ دردی نمی خورد . لذا فعلا در همین بلاگ اسکای سعی می کنم یکسری مطالب را فی البداهه بنویسم و خودم را سرگرم نمایم .

بهرحال اینجا برای دل خودم می نویسم . هزینه های زندگی روز به روز بیشتر می شود و عملا وبلاگنویسی نیز بسیار پرهزینه شده است . شاید لازم باشد برای همیشه بلاگ بیان را که بجز پول چیز دیگری را نمی فهمد ترک کنم .

حضور همیشگی هکرهای کلاه سیاه در قالب بلاگر بیان واقعا آزار دهنده و چندش اور است . این هکرها بارها و بارها وبلاگهای مرا هک کرده اند .

اینها دست شان با شرکت بیان در یک کاسه است .

من بعنوان یک تایپیست ساده و معمولی ، بهتر است که یا اصلا وبلاگنویسی نکنم یا همینجا در بلاگ اسکای به وبلاگنویسی ادامه دهم . البته اگر بلاگ اسکای خدای ناکرده به مشکلات فنی و عجیب و غریب مبتلا نشود !!!

با گوگل خداحافطی کردم و الان از طریق بینگ به بلاگ اسکای وارد شدم .

من کاربر ویندوز هستم و رسما اعلام می کنم که بجز مایکروسافت هیچ شرکت دیگری را قبول ندارم .

ویندوز ارث پدرم نیست ولی هرچه هست یک سیستم عامل قرص و محکم و پایدار و استاندارد و اصیل و کاربرپسند است . بنابراین تا آخر عمر روی ویندوز باقی خواهم ماند .

بهتر است که خودم را با شرایط سخت ، سازگار کنم .

از اینکه بلاگ بیان یک روز در میان از دسترس خارج می شود و مورد حمله ی هکرهای کلاه سیاه قرار می گیرد و هربار هزینه ها را افزایش می دهد واقعا خسته و بیزار شدم . آدم از وبلاگنویسی در بیان به ستوه می آید .

بسه دیگه جناب بیان . بس کن . ما کاربرها زیر خط فقر هستیم . چی از جان ما می خواهی ؟؟؟

تمام زندگی مان در بورس نابود شد . الان پول نداریم یک قرص نان بخوریم تا از گرسنگی نمی ریم .

اگر نمی توانی با کاربران همدردی کنی لااقل آزار نده و مردم را بیش از این زجرکش نکن .

جناب بیان خودت هم می دانی که دیگه فسیل شده ای . حتی اگر رنگ و لعاب تازه به خودت بگیری و یکسری امکانات را به کابران بدهی بازهم نمی توان به تو اعتماد کرد . زیرا به قول معروف : سلام گرگ بی طمع نیست .

حتما نقشه ای در سر داری که بازهم به بهانه ی تعمیرات قصد داری جیب بلاگرها را خالی کنی . خجالت بکش .

دیگه نمی توانم به بلاگ بیان اعتماد کنم .

یا باید برای همیشه وبلاگنویسی را رها کنم و یا اینکه یک فکر اساسی بکنم و خودم را از این وضع نجات دهم .

وحید محمدی . بلاگر سیار

بازهم سرورهای بیان هنگ می کنند!

این بلاگ شرکت بیان مدتهاست که  کند و سنگین شده و  یا    سایت اش با دشواری و تاخیر بالا می آید . موقع  خروج از وبلاگ نیز سیستم بیان هنگ می کند.  موقع ذخیره کردن محتوای پست نیز گیر می کند.   مسوولین شرکت بیان مدعی هستند که سخت افزار سرورها را ارتقا داده اند . اما من هیچ تغییری حس نمی کنم . هیچ نشانه ای از پیشرفت و بهبودی در ساختار شرکت بیان دیده نمی شود. 

باز هم حملات دیداس و بازهم کند و سنگین شدن بلاگ بیان و باز هم هنگ کردن  سیستم. 

خیلی وقتها بابت ذخیره شدن مطالب باید دهها دقیقه صبر کنم تا شاید محتویات پست ام  ذخیره شوند . آدم کلافه می شود . 

بلاگ بیان همان 2 سال پیش برای همیشه متوقف شد اما غرور بیجا و اعتماد به نفس کاذب مدیران شرکت بیان مانع از اقرار این افراد به واقعیت شده . 

حقیقتا بلاگ شرکت     بیان به پایان راه رسیده و یک سییتم مرده است . 


وبلاگ نویسی در سیستم پولی و انحصاری بلاگ شرکت بیان واقعا کاری بیهوده است.  بابت همه چیز باید پول بدهی. اما  هیچ امکاناتی ندارد . هیچ پیشرفتی نگرده.  کلی محدودیتهای ظالمانه بر بلاگر تحمیل می کند . پول فراوانی به جیب زده و عین خیالش نیست که بلاگرها دارند زجر می کشند . 

کاری ندارم که بسیاری از بلاگرهای بیان به این وضع اسفناک عادت کرده و حتی سنگ این سیستم را به سینه می زنند. این افراد اگر سواد فنی و عزت نفس داشتند به شرکت بیان مراجعه می کردند و به روش قانونی به عملکرد این شرکت  اعتراض می کردند. اما دریغ از سستی و بیحالی و بی غیرتی بلاگرهای بیان.   خب از قدیم گفته اند : خلایق هرچه لایق . 

خوشحالم که بعنوان یک بلاگر سیار به هیچ سیستم وبلاگدهی  وابسته نیستم و آزادانه در چندین سیستم  به وبلاگنویسی مشعولم و به شرکت بیان  باج نداده ام.  آدم باید عزت نفس و غیرت داشته باشد و از حق خودش دفاع کند. نباید زیر بار  ظلم برویم.  شرکت بیان ظالم است و شکم اش از پول حرام  پر شده و طبیعی است که به خواسته های قانونی بلاگرها  اهمیت  ندهد . 


از نظر من  سیستم وبلاگدهی بلاگ شرکت  بیان خیلی وقت است که مرده و فسیل شده. 

البته قابل پیش بینی بود.  


رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود 

ِرهرو آنست که آهسته و پیوسته رود